امير علي جونمامير علي جونم، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره
وب  همكلاسي هاوب همكلاسي ها، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 16 روز سن داره

همکلاسی ها

ياد همكلاسي هاي مامان بخير...

1393/12/21 10:13
1,251 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

 

اولیـــن روز دبستــــان


اولین روز دبستان بازگرد
کودکیها شاد و خندان بازگرد


بازگرد ای خاطرات کودکی
بر سوار اسب های چوبکی


خاطرات کودکی زیبا ترند
یادگاران کهن مانا ترند


درسهای سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود


درس پند آموز روباه و خروس
روبه مکار و دزد چاپلوس


کاکلی گنجشککی باهوش بود
فیل نادانی برایش موش بود


روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است


با وجود سوز و سرمای شدید
ریز علی پیراهن از تن می درید


تا درون نیمکت جا می شدیم
ما پر از تصمیم کبرا می شدیم


پاک کن هایی ز پاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم


کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت


گرمی دستانمان از آه بود
برگ دفترهامان به رنگ کاه بود


مانده در گوشم صدایی چون تگرگ
خش خش جاروی بابا روی برگ


همکلاسی های من یادم کنید
باز هم در کوچه فریادم کنید


همکلاسی های درس و رنج و کار
بچه های جامه های وصله دار


کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفریقی نبود


کاش می شد باز کوچک میشدیم
لااقل یک روز کودک میشدیم


یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچها که بودش روی دوش


ای معلم نام و هم یادت به خیر
یاد درس آب و بابایت به خیر


ای دبستانی ترین احساس من
باز گرد این مشق ها را خط بزن


شاعر: محمدعلی حریری جهرم

یادش بخیر  دفتر کاهیها و دورانه مدرسه خودمون

آه ه ه ه ه ه

پسندها (4)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

مامان افسانه
22 اسفند 93 10:05
سلااااام دوست خوبم خوبی کجایی کم پیدا شدی وایی که چقدرررررررر دلم هوای اون روزامو کرد خدایا چه حال وهوایی داشت مخصوصا قضیه دفترامون یادته ؟ مثلا اگه خانممون میگفت دفتر علومتون 29 برگ باشه شده ورقهای اضافی رو میکندیم تا 29 تا بشه چون خانممون گفته بود خیلی خییییییییلی روزهای قشنگی بود حیف شد چقدر زود همه چیز جاشو به روزمرگی و اماده بودن همه چیز داد الان دیگه مدرسه معنایی نداره بچه ها انکاری میرن هتل ببخش زیاد حرفیدم یهو رفتم تو اون روزام بووووووس
مامان آنیسا
28 اسفند 93 7:30
و اقعا یادش بخیر چه عالمی داشتیم
مامان یه پسر بازیگوش
پاسخ
همينطوره
مامان منصوره
27 فروردین 94 2:37
یادش بخیر چه روزایی بود
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به همکلاسی ها می باشد